آخرین به‌روزرسانی:

آبیاری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aabyaari /

irrigation, spraying, watering, sprinkling

آب دادن به گیاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

کانال آبیاری

irrigation canal

من شلنگ جدیدی برای آبیاری گیاهان خریدم.

I bought a new hose for watering the plants.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آبیاری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آبیاری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آبیاری

لغات نزدیک آبیاری

پیشنهاد بهبود معانی