آخرین به‌روزرسانی:

آمایش به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aamaayesh /

preparation, readying, fitting, preparing, mobilization, providing, provision

آماده‌سازی

آمایش صحنه برای کنسرت ساعت‌های زیادی طول کشید.

The readying of the stage for the concert took several hours.

آمایش سرزمین

land preparation

اسم
فونتیک فارسی / aamaayesh /

logistics

(ارتش) تدارکات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

تیم آمایش شرکت مسئول توزیع کالاهاست.

The company's logistics team is responsible for delivery of goods.

موفقیت هر عملیات نظامی بستگی زیادی به کارایی آمایش آن دارد.

The success of any military operation depends heavily on the effectiveness of its logistics.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آمایش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آمایش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آمایش

لغات نزدیک آمایش

پیشنهاد بهبود معانی