room, cabin, chamber, pad, cell, berth, cubicle, cloister
ناگهان اتاق را ترک کرد.
He left the room abruptly.
عقبعقب وارد اتاق شد.
He backed into the room.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اتاق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اتاق