فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

اتو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اطو

فونتیک فارسی

ootoo
اسم

iron, flatiron, press

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

لازم است شلوارم را اتو بزنم.

I need to iron my pants.

اتو پیراهن ابریشمی مرا کز داد.

The iron singed my silk shirt.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

اتوی بخار

steam iron

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اتو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اتو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اتو

لغات نزدیک اتو

پیشنهاد بهبود معانی