آخرین به‌روزرسانی:
ارجمندی به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / arj(o)mandi /
worth, eminence, honorableness, value, respectability, nobility
worth
eminence
honorableness
value
respectability
nobility
بزرگواری، والایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(شکسپیر) ارجمندی او ایجاب می‌کند که در اینجا به او خوشامد گفته شود.
His worth is warrant for his welcome hither.
ارجمندی شخصیت او از طرز رفتارش با دیگران مشخص بود.
The honorableness of his character was evident in the way he treated others.
مترادف و متضاد ارجمندی
ارجاع به لغت ارجمندی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ارجمندی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ارجمندی
لغات نزدیک ارجمندی
- - ارجمند کردن
- - ارجمندانه
- - ارجمندی
- - ارجنگ
- - ارجوجه