امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ارسالی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وابسته به ارسال

فونتیک فارسی

ersaali
صفت
of or related to sending or dispatching, transmissive

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- سپاهیان ارسالی

- sending troops

- عکس‌های ارسالی

- sending photos
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ارسالی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ارسالی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ارسالی

لغات نزدیک ارسالی

پیشنهاد بهبود معانی