to gratify, to slake, to satisfy, to appease, to please, to content, to assuage, to fulfil, to pander, to cater
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
شهوات خود را ارضا کردن
to gratify one's lusts
خواستهی طبیعی خود را ارضا کردن
to satisfy one's natural urges
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ارضا کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ارضا کردن