going to extremes, the two extremes, not following the golden mean, immoderation, extremes
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از افراط و تفریط بپرهیز و میانهروی را پیشه کن.
Avoid extremes and follow moderation.
نیاز مداوم او به افراط و تفریط برای جلب توجه خستهکننده بود.
His constant need to go to extremes in order to get attention was exhausting.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «افراط و تفریط» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/افراط و تفریط