thoughts, opinions, ideas
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او نتوانست افکار خود را بیان کند.
He failed to get his thoughts across.
افکار دور و دراز
distant thoughts
کوشیدم که افکار خود را متمرکز کنم.
I tried to marshal my thoughts.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «افکار» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/افکار