۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

انحراف به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / enheraaf /

deviation, swerve, veer, veering, shunting, swerving, digression, tacking, deflection, maundering, drifting, divergence, divagation, digressing

کجروی

انحراف از قوانین نادیده گرفته نخواهد شد.

Deviations from the rules will not be tolerated.

گاردریل مانع انحراف خودرو از جاده شد.

The guardrail prevented the car from veering off the road.

اسم
فونتیک فارسی / enheraaf /

perversion, depravity, aberration

گمراهی اخلاقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

انحراف اخلاقی

moral aberration

انحرافات جنسی

sexual perversions

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انحراف

  1. مترادف:
    اعوجاج خمیدگی کجی کژی
    متضاد:
    راستی
  1. مترادف:
    اعتساف ضلال ضلالت کج‌روی گمراهی
  1. مترادف:
    گرایش میل

ارجاع به لغت انحراف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انحراف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انحراف

لغات نزدیک انحراف

پیشنهاد بهبود معانی