آخرین به‌روزرسانی:

انرژی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

قدرت، نیرو

فونتیک فارسی

enerzhi
اسم

energy, power, ginger, dash

خورشید منبع انرژی ما است.

The sun is our source of energy.

انرژی اتمی و خطرهای همایند آن

atomic energy and its attendant dangers

عامیانه pep, steam, bounce

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انرژی

  1. مترادف:
    توان کارمایه
  1. مترادف:
    حال قدرت

ارجاع به لغت انرژی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انرژی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انرژی

لغات نزدیک انرژی

پیشنهاد بهبود معانی