شکل نوشتاری دیگر این لغت: باجناغ
brother-in-law, husband of wife's sister
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
باجناقم امشب برای شام میآید.
My brother-in-law is coming over for dinner tonight.
باجناقم آشپز فوقالعادهای است.
The husband of my wife's sister is a great cook.
کلمهی «باجناق» در زبان انگلیسی معادلی کاملاً دقیق و رایج ندارد، اما نزدیکترین ترجمهی توصیفی آن brother-in-law's husband یا در حالت سادهتر و محاورهای، co-brother-in-law است.
«باجناق» در زبان فارسی به دو مردی گفته میشود که همسرانشان خواهر هستند. این واژه از نظر ساختار خانوادگی در فرهنگ ایرانی و برخی فرهنگهای شرقی جایگاه مشخص و قابلتوجهی دارد، ولی در زبان انگلیسی واژهای منفرد و خاص برای آن وجود ندارد و معمولاً با توصیف روابط فامیلی بیان میشود. همین نکته نشاندهندهی اهمیت و ظرافت خاص نسبتهای خانوادگی در فرهنگهای مختلف است.
در فرهنگ ایرانی، رابطهی میان باجناقها گاه با طنز، رقابت، یا حتی صمیمیت همراه است. این رابطه اغلب به واسطهی رفتوآمدهای خانوادگی، دیدارهای مناسبتی، یا حضور در مهمانیها و مراسمها تقویت میشود. چون باجناقها معمولاً از دو خانوادهی متفاوت هستند که از طریق خواهران به یکدیگر پیوند خوردهاند، تفاوتهای شخصیتی، فرهنگی یا اقتصادی میان آنها میتواند به نوعی تنوع یا حتی تنش دوستانه در جمعهای خانوادگی منجر شود.
در برخی موارد، رابطهی میان باجناقها به یک رقابت غیررسمی تبدیل میشود؛ رقابتی که ریشه در مقایسهی وضعیت شغلی، مالی، نوع رفتار با خانوادهی همسر یا حتی سبک زندگی دارد. این نوع مقایسهها که اغلب در لایههای پنهان روابط جاری است، در جوکها، ادبیات عامیانه، یا سریالهای طنز ایرانی بهکرات دیده میشود. باجناق در چنین متونی معمولاً به عنوان شخصی توصیف میشود که یا به دنبال جلب توجه بیشتر خانوادهی همسر است یا از رفتارهای طرف مقابل دلخوری پنهان دارد.
البته، این رابطه الزاماً طنزآمیز یا رقابتی نیست. بسیاری از باجناقها رابطهای محترمانه، دوستانه و حتی بسیار نزدیک با یکدیگر دارند. در برخی خانوادهها، دو باجناق ممکن است مانند دو برادر واقعی با هم همکاری، همفکری و حتی شراکت اقتصادی داشته باشند. در چنین مواردی، پیوند خویشاوندی به یک دوستی عمیق بدل میشود که میتواند الگویی برای وحدت بیشتر در خانوادهی گسترده باشد.
از منظر جامعهشناسی، وجود واژهی مستقل «باجناق» نشان از آن دارد که ساختار خانواده در فرهنگهایی مانند ایران، چندلایه و گستردهتر از الگوهای رایج در جوامع غربی است. در فرهنگهای غربی، واژگان خویشاوندی محدودترند و معمولاً فقط روابط مستقیمتر (مانند father-in-law، sister-in-law) نامگذاری دقیق دارند. در حالی که در فارسی، روابط جانبی و غیرمستقیم مانند باجناق، جاری، خواهرشوهر، و... نیز با واژگانی مستقل شناخته میشوند که نشان از نقش اجتماعی یا ارتباط احساسی خاص این روابط دارد.
شکل درست و معیار این واژه «باجناق» است. «باجناق» به معنای شوهرِ خواهرِ همسر یک مرد، یعنی نسبت خانوادگی که از طریق ازدواج ایجاد شده است، به کار میرود. شکل «باجناغ» نادرست است و در فرهنگها و منابع معتبر زبان فارسی ثبت نشده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «باجناق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باجناق