فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Push Yourself To The Limits

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation

خود را به چالش کشیدن، به خود فشار آوردن (تا نهایت توان)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

The marathon runner pushed himself to the limits.

دونده ماراتن خود را تا نهایت توان به چالش کشید.

To succeed, you need to push yourself to the limits.

برای موفقیت، باید به خودت فشار بیاوری.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت push yourself to the limits

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «push yourself to the limits» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/push-yourself-to-the-limits

لغات نزدیک push yourself to the limits

پیشنهاد بهبود معانی