امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بار دادن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
to grant audience, to fructify

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بار دادن

  1. مترادف:
    بر دادن ثمردادن میوه دادن
    متضاد:
    باریافتن
  1. مترادف:
    کود دادن
  1. مترادف:
    اجازه شرفیابی‌دادن اجازه ورود دادن اذن دخول دادن

ارجاع به لغت بار دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بار دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بار دادن

لغات نزدیک بار دادن

پیشنهاد بهبود معانی