به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بازخرید به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • خرید حقوق و مزایای ناشی از سابقه‌ی خدمت
  • فونتیک فارسی

    baazkharid
  • اسم
    severance pay, severance compensation
    • - مبلغ بازخرید پیشنهادشده به کارکنان بسته به طول مدت خدمت آنان متفاوت است.

    • - The amount of severance pay offered to employees varies depending on their length of service.
    • - شرکت به خاطر مشکلات مالی مجبور بود مبلغ بازخرید کارکنانش را کاهش دهد.

    • - Due to financial difficulties, the company had to cut back on severance pay for its employees.
  • خرید دوباره
  • فونتیک فارسی

    baazkharid
  • اسم
    redemption, repurchase, buyback, taking out of pawn
    • - بازخرید محصول فرصتی عالی برای مشتریان بود تا بتوانند آن را به قیمت تخفیف‌خورده خریداری کنند.

    • - The buyback of the product was a great opportunity for customers to purchase it at a discounted price.
    • - بازخرید سهام توسط شرکت به بالا بردن اعتماد سرمایه‌گذاران کمک کرد.

    • - The buyback of shares by the company helped to boost investor confidence.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت بازخرید

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازخرید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بازخرید

لغات نزدیک بازخرید

پیشنهاد بهبود معانی