آخرین به‌روزرسانی:

بالگرد به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

هلیکوپتر

فونتیک فارسی

baalgard
اسم

chopper, copter, helicopter, whirlybird

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

بالگرد حامل رئیس‌جمهور و دیگر مقامات ارشد در شرایط نامساعد جوی دچار فرود سخت شد.

A helicopter carrying President and other senior officials suffered a hard landing in adverse weather conditions.

بالگرد بالای سرمان اوج گرفت.

The copter soared above us.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت بالگرد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بالگرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بالگرد

لغات نزدیک بالگرد

پیشنهاد بهبود معانی