آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بخشنده به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / bakhshande /

forgiving, exorable, merciful, placeable, magnanimous, forbearing, pitying

forgiving

exorable

merciful

placeable

magnanimous

forbearing

pitying

عفوکننده

خداوند بخشنده و مهربان است.

God is merciful and kind.

پدرم مردی مهربان و بخشنده بود.

My father was a kind and forgiving man.

صفت
فونتیک فارسی / bakhshande /

generous, bountiful, liberal, bounteous, donator, charitable, munificent

generous

bountiful

liberal

bounteous

donator

charitable

munificent

عطاکننده، سخی، باسخاوت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

با وجود فقر بسیار بخشنده‌اند.

They are so generous although they are poor.

دستان بخشنده

bounteous hands

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بخشنده

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
انفاق‌گر باسخاوت بخشایشگر بذال جواد جوانمرد خیر دست‌ودل‌باز رحمتگر سخاوتمند سخی فیاض فیض‌بخش کریم کریم‌النفس گشاده‌دست معطی مکرم نیکوکار منان واهب وهاب
متضاد:

ارجاع به لغت بخشنده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بخشنده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بخشنده

لغات نزدیک بخشنده

پیشنهاد بهبود معانی