امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

بدنما به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

badnamaa
صفت
eyesore, mean, unsightly, indecent

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
امریکا - عامیانه
raunchy
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بدنما

  1. مترادف:
    بدترکیب بدشکل بدمنظر بدنمود کریه‌المنظر
    متضاد:
    خوش‌نما خوش‌ترکیب خوش‌منظر

ارجاع به لغت بدنما

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدنما» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بدنما

لغات نزدیک بدنما

پیشنهاد بهبود معانی