۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

برشته کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / bereshte kardan /

to torrefy, to parch, to toast, to roast, to scorch

سرخ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او تخمه‌کدوها را برای تهیه‌ی میان‌وعده‌ای سالم برشته کرد.

She roasted the pumpkin seeds for providing a healthy snack.

لطفاً نان را برای ساندویچ من برشته کنید.

Please toast the bread for my sandwich.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت برشته کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «برشته کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/برشته کردن

لغات نزدیک برشته کردن

پیشنهاد بهبود معانی