آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

بروز دادن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / borooz daadan /

to declare, to demonstrate, to disclose, to display, to divulge, to express, to offer, to reveal, to show, to tell, to unlock, to wreak, to expose, to blab, to betray, to leak out

to declare

to demonstrate

to disclose

to display

to divulge

to express

to offer

to reveal

to show

to tell

to unlock

to wreak

to expose

to blab

to betray

to leak out

آشکار کردن، نمایان کردن، فاش کردن، مشخص کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

او از بروز دادن محل اختفای آنان خودداری کرد.

He refused to disclose where they were hiding.

بروز دادن هم‌احساسی می‌تواند روابط بین‌ فردی را تا حد زیادی تقویت کند.

Showing empathy can greatly enhance interpersonal relationships.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بروز دادن

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:
نهفتن نگفتن

ارجاع به لغت بروز دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بروز دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بروز دادن

لغات نزدیک بروز دادن

پیشنهاد بهبود معانی