آخرین به‌روزرسانی:

بزرگداشت به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

bozorgdaasht

celebration, commemoration, esteem, gala, homage, jubilee, kudos, veneration, obeisance, tribute

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بزرگداشت

  1. مترادف:
    اعزاز اعظام تبجیل تجلیل تعظیم تکریم توقیر گرامی‌داشت نکوداشت
    متضاد:
    تحقیر

ارجاع به لغت بزرگداشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بزرگداشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بزرگداشت

لغات نزدیک بزرگداشت

پیشنهاد بهبود معانی