با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

بمب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ماده‌ی منفجره و جنگ‌افزار

فونتیک فارسی

bomb
اسم
bomb

- سلاح‌های بازدارنده مانند بمب اتمی و موشک

- deterrents such as the atomic bomb and rockets

- بمب آتش‌زا

- napalm bomb, incendiary bomb

- بمب اتمی

- atomic bomb, nuclear bomb, A-bomb

- بمب انداختن

- to throw bombs, to bomb

- بمب پلاستیکی

- plastic bomb

- بمب خوشه‌ای

- cluster bomb

- بمب دستی

- hand-bomb

- بمب ساعتی

- time bomb

- بمب شیمیایی

- chemical bomb

- بمب ناپالم، بمب آتش‌زا

- napalm bomb

- بمب نامه‌ای، بمب داخل پاکت یا بسته‌ی پستی

- letter bomb

- بمب نوترونی

- neutron bomb

- بمب هدف‌یاب، بمب هوشمند

- smart bomb

- بمب هیدروژنی

- hydrogen bomb, H-bomb, fusion bomb
نمونه‌جمله‌های بیشتر
جنگ افزار
charge
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بمب

ارجاع به لغت بمب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بمب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بمب

پیشنهاد بهبود معانی