با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

بوگندو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بدبو
  • فونتیک فارسی

    boogandoo
  • صفت
    عامیانه stinking, bad smelling, fetid, smelly
    • - پاهای بوگندو

    • - smelly feet
    • - پنیر بوگندو خراب شده بود.

    • - The stinking cheese had gone bad.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت بوگندو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بوگندو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بوگندو

لغات نزدیک بوگندو

پیشنهاد بهبود معانی