فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

تاخیر کردن به انگلیسی

معنی

معادل انگلیسی لغت:

delay, tarry

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تاخیر کردن

  1. مترادف:
    دیر کردن درنگ کردن
  1. مترادف:
    دیر شدن
  1. مترادف:
    وقفه‌افتادن عقب افتادن

ارجاع به لغت تاخیر کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تاخیر کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تاخیر کردن

لغات نزدیک تاخیر کردن

پیشنهاد بهبود معانی