امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تانک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

خودروی جنگی

فونتیک فارسی

taank
اسم خاص
tank

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- ما دو تانک دشمن را از کار انداختیم.

- We disabled two enemy tanks.

- تانک یک جنگ‌افزار زرهی و متحرک است.

- The tank is a mechanized weapon.
مخزن مایعات

فونتیک فارسی

taank
اسم خاص
tank, cistern, reservoir

- او تانک بنزین خود را پر کرد و عازم شیراز شد.

- He filled up his gas tank and headed for Shiraz.

- پنج تانک ما را از کار انداختند.

- They put five of our reservoirs out of action.
آکواریوم

فونتیک فارسی

taank
اسم خاص
fish tank, aquarium

- گل ها به‌ندرت در تانک رشد می‌کنند.

- Flowers rarely develop in the aquarium.

- من باید تانک را تمیز کنم.

- I must clean the fish tank out.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تانک

  1. مترادف:
    زره‌پوش خودرو سنگین‌نظامی (مهز به توپ و مسلسل)

ارجاع به لغت تانک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تانک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تانک

لغات نزدیک تانک

پیشنهاد بهبود معانی