آخرین به‌روزرسانی:

ترانزیستوری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وابسته به ترانزیستور، ترادار

فونتیک فارسی

teraanzistori
صفت

transistorized, equipped with a transistor

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

ترانزیستوری کردن

to transistorize

رادیو ترانزیستوری

transistor, transistorized radio

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ترانزیستوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ترانزیستوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترانزیستوری

لغات نزدیک ترانزیستوری

پیشنهاد بهبود معانی