آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

تضعیف کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله

فعل لازم
فونتیک فارسی / taz'if kardan /

to weaken, to sap, to emasculate, to enfeeble, to attenuate, to devitalize, to debilitate, to enervate

to weaken

to sap

to emasculate

to enfeeble

to attenuate

to devitalize

to debilitate

to enervate

ضعیف کردن، ناتوان کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

کمبود مهمات ارتش ما را تضعیف کرد

a shortage of ammunitions weaken our armed forces

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت تضعیف کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تضعیف کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تضعیف کردن

لغات نزدیک تضعیف کردن

پیشنهاد بهبود معانی