to weaken, to sap, to emasculate, to enfeeble, to attenuate, to devitalize, to debilitate, to enervate
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
کمبود مهمات ارتش ما را تضعیف کرد
a shortage of ammunitions weaken our armed forces
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تضعیف کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تضعیف کردن