rifle, gun, fusil, blunderbuss, shoulder firearm, carbine, shotgun, harquebus
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما دشمن را زیر آتش مداوم تفنگ گرفتیم.
We barraged the enemy with rifle fire.
تفنگ بادی
air gun
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تفنگ» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تفنگ