آخرین به‌روزرسانی:

تقلب به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دغلکاری، جعل، نادرستی

فونتیک فارسی

taghallob
اسم

cheat, dishonesty, deception, indirection, fraud, falsification, deceit, cheating, skullduggery, hocus-pocus

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

در شأن شما نیست که تقلب بکنید.

It is beneath you to cheat.

تقلب او کشف شد و او را اخراج کردند.

His deceit was discovered and he was expelled.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

به تقلب خاتمه دادن

to put a stop to cheating

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تقلب

  1. مترادف:
    تزویر جعل دغل‌کاری شید غش قلب نادرستی
  1. مترادف:
    دگرگون شدن قلب شدن
  1. مترادف:
    واژگون شدن

ارجاع به لغت تقلب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تقلب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تقلب

لغات نزدیک تقلب

پیشنهاد بهبود معانی