cheat, dishonesty, deception, indirection, fraud, falsification, deceit, cheating, skullduggery, hocus-pocus
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در شأن شما نیست که تقلب بکنید.
It is beneath you to cheat.
تقلب او کشف شد و او را اخراج کردند.
His deceit was discovered and he was expelled.
به تقلب خاتمه دادن
to put a stop to cheating
شکل درست و معیار «تقلب» است.
«تقلب» به معنی فریب دادن، جعل کردن، یا خلاف قانون عمل کردن است و در زبان فارسی به همین صورت نوشته میشود. این واژه از ریشه عربی آمده و در متون رسمی، حقوقی و عمومی بسیار رایج است.
شکل «تغلب» نیز یک واژه عربی جداگانه است که به معنی غلبه کردن، چیره شدن یا پیروز شدن است و معنایی متفاوت با «تقلب» دارد.
اگر منظور فریب یا جعل باشد، «تقلب» درست است؛ اما اگر منظور غلبه و پیروزی باشد، «تغلب» واژه صحیح است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تقلب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تقلب