to fillip, to snap (with the fingers), to hit (with fingertips)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به هندوانه تلنگر زدم
i hit the watermelon with my fingertips
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تلنگر زدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تلنگر زدن