آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

تناقض به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / tanaaghoz /

contradiction, disagreement, discrepancy, disparity, incongruity, repugnance, self-contradiction, antilogy, variance, inconsistency, antithesis, cross-purpose

contradiction

disagreement

discrepancy

disparity

incongruity

repugnance

self-contradiction

antilogy

variance

inconsistency

antithesis

cross-purpose

تضاد، ناهمتایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

«ظلم مهربانانه» نوعی تناقض واژه‌هاست.

"Kind cruelty" is a kind of contradiction in terms.

تناقض رفتار او با گفته‌هایش

the incongruity of his behavior and his words

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تناقض

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
تخالف تضاد ضدیت مغایرت منافات ناسازگار
مترادف:
ناسازگاربودن ضدیکدیگر بودن

ارجاع به لغت تناقض

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تناقض» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تناقض

لغات نزدیک تناقض

پیشنهاد بهبود معانی