امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تنظیم کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
to regulate, to draw up, to compose

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تنظیم کردن

  1. مترادف:
    نظم دادن منظم کردن بسامان کردن مرتب کردن

ارجاع به لغت تنظیم کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنظیم کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تنظیم کردن

لغات نزدیک تنظیم کردن

پیشنهاد بهبود معانی