آخرین به‌روزرسانی:

مرتب کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تمیز کردن، منظم کردن

فونتیک فارسی

morattab kardan
فعل متعدی

to put to order, to regulate, to right, to tidy up, to regularize, to order, to fix, to arrange, to assemble, to make, to straighten, to adjust, to dispose, to collocate, to sort, to trim, to organize

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

پرونده‌ها را مرتب کردن

to organize the files

کتابدار کتاب‌ها را در قفسه‌ها به‌ترتیب حروف الفبا مرتب کرد.

The librarian put to order the books on the shelves alphabetically.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج مرتب کردن

مرتب کردن به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «مرتب کردن» در زبان انگلیسی به to organize یا to tidy up ترجمه می‌شود.

مرتب کردن به معنای نظم دادن، دسته‌بندی یا ساماندهی اشیاء، اطلاعات، محیط یا کارها است تا به شکل منظم، قابل دسترسی و مرتب درآیند. این عمل می‌تواند شامل چیدن وسایل خانه، مرتب کردن میز کار، تنظیم فایل‌ها یا حتی برنامه‌ریزی امور روزانه باشد. مرتب بودن محیط زندگی یا کار باعث افزایش آرامش ذهنی، کاهش استرس و بهبود بهره‌وری می‌شود.

مرتب کردن فقط محدود به فضای فیزیکی نیست؛ در زندگی روزمره ما مرتب کردن افکار، اولویت‌بندی کارها و برنامه‌ریزی نیز اهمیت زیادی دارد. این فرآیند به ما کمک می‌کند که به هدف‌هایمان بهتر برسیم و کنترل بیشتری روی زمان و منابع خود داشته باشیم. به عبارت دیگر، مرتب کردن به نوعی خلق ساختار و انسجام در زندگی شخصی و حرفه‌ای است.

بسیاری از افراد با عادت مرتب کردن منظم، احساس رضایت بیشتری دارند و توانایی مدیریت بهتر شرایط مختلف را پیدا می‌کنند. از طرفی، مرتب کردن می‌تواند به صورت گروهی هم انجام شود، مثل مرتب کردن یک انبار یا اداره که نیازمند همکاری و هماهنگی است.

ارجاع به لغت مرتب کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مرتب کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرتب کردن

لغات نزدیک مرتب کردن

پیشنهاد بهبود معانی