آرایش و پیرایش to trim (the hair)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
به سالن رفت تا موهایش را مرتب کند.
She went to the salon to trim her hair.
او از قیچی برای مرتب کردن ریش خود استفاده کرد.
He used the scissors to trim his beard.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مرتب کردن مو» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مرتب کردن مو