امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

تنقلات به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

خوراکی‌ها (مثل آجیل و شیرینی و لواشک)

فونتیک فارسی

tanaghgholaat
اسم جمع
refreshments, confectionary, confectionaries, sweets, sweetmeats, goodies, eats, nuts, confitures

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- مصرف تنقلات در نوروز بالا می‌رود.

- During Nowruz, the consumption of confectioneries goes up.

- شراب را به تنقلات ترجیح می‌دهم.

- I prefer wine to sweets.
عامیانه goody
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تنقلات

  1. مترادف:
    نقل و آجیل شب‌چره

ارجاع به لغت تنقلات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تنقلات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/تنقلات

لغات نزدیک تنقلات

پیشنهاد بهبود معانی