آخرین به‌روزرسانی:

توقف به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

tavaghghof

staing, halting, pause, insolvency, suspension of payment

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد توقف

  1. مترادف:
    ایست بند درنگ لنگ مکث وقفه
    متضاد:
    پویایی

ارجاع به لغت توقف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «توقف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/توقف

لغات نزدیک توقف

پیشنهاد بهبود معانی