آخرین به‌روزرسانی:

جا زدن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / jaa zadan /

to fake, to represent, to misrepresent, to falsify, to pose

به‌جای چیزی یا شخصی معرفی کردن

آن‌ها در تلاش برای جا زدن هویت خود در فضای مجازی دستگیر شدند.

They were caught trying to misrepresent their identities online.

او سعی کرد مدارک را جا بزند تا تأیید شود.

She tried to falsify the documents to gain approval.

فعل متعدی
فونتیک فارسی / jaa zadan /

to be intimidated, to falter, to be taken aback, to do a double take, to withdraw, to change one's tune

دست کشیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

به نظر می‌رسید که انتقاد غیرمنتظره از سخنان تند هم‌سالان او باعث شد که او جا بزند.

The unexpected criticism seemed to be taken aback by her peers' harsh words.

وقتی این سیاست‌مدار با حقایق روبه‌رو شد، سرانجام جا زد.

When confronted with facts, the politician finally changed his tune.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جا زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جا زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جا زدن

لغات نزدیک جا زدن

پیشنهاد بهبود معانی