حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
to rip, to rend, to tear, to slit, to cut
to rip
to rend
to tear
to slit
to cut
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سگ میتواند خرگوش را در چند ثانیه جر بدهد
A dog can tear a rabbit apart in seconds
پارچه را جر داد
he tore the cloth
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جر دادن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جر دادن