آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

جر دادن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / jer daadan /

to rip, to rend, to tear, to slit, to cut

to rip

to rend

to tear

to slit

to cut

پاره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

سگ می‌تواند خرگوش را در چند ثانیه جر بدهد

A dog can tear a rabbit apart in seconds

پارچه را جر داد

he tore the cloth

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت جر دادن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «جر دادن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جر دادن

لغات نزدیک جر دادن

پیشنهاد بهبود معانی