searching, aspirant, investigating, wooer, researching, inquiring, asking
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
جوان است و جویای نام آمدست...(فردوسی)
he is young and comes searching for fame...
همیشه جویای حال او بودهام.
i have always asked about her condition
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «جویا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/جویا