امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

حالی کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
communicate, intimation

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد حالی کردن

  1. مترادف:
    فهماندن تفهیم کردن متوجه ساختن ملتفت کردن آگاه ساختن
    متضاد:
    حالی شدن

ارجاع به لغت حالی کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حالی کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/حالی کردن

لغات نزدیک حالی کردن

پیشنهاد بهبود معانی