آخرین به‌روزرسانی:

حاکی بودن به انگلیسی

معنی

denote, forebode, mark, portend, predicate, promise, register, represent, signify, spell, suggest, symbolize, testify

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت حاکی بودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «حاکی بودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/حاکی بودن

لغات نزدیک حاکی بودن

پیشنهاد بهبود معانی