امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خرتوخر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بی‌نظم، آشفته

فونتیک فارسی

khar too khar
صفت
higgledy-piggledy, chaotic, confused, farrago, melee, pell-mell

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- کلاس خرتوخر شده بود و همه‌ی دانش‌آموزان با صدای بلند حرف می‌زدند.

- The classroom was chaotic as the students were all talking loudly.

- کتاب‌های روی طاقچه خرتوخر چیده شده بود.

- The books on the shelf were arranged higgledy-piggledy.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خرتوخر

  1. مترادف:
    آشفته هرکی‌هرکی بلبشو هرج‌ومرج بی‌نظم شلوغ‌پلوغ درهم‌برهم مغشوش

ارجاع به لغت خرتوخر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرتوخر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خرتوخر

لغات نزدیک خرتوخر

پیشنهاد بهبود معانی