۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

خرتوخر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / khar too khar /

higgledy-piggledy, chaotic, confused, farrago, melee, pell-mell

بی‌نظم، آشفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

کلاس خرتوخر شده بود و همه‌ی دانش‌آموزان با صدای بلند حرف می‌زدند.

The classroom was chaotic as the students were all talking loudly.

کتاب‌های روی طاقچه خرتوخر چیده شده بود.

The books on the shelf were arranged higgledy-piggledy.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خرتوخر

  1. مترادف:
    آشفته هرکی‌هرکی بلبشو هرج‌ومرج بی‌نظم شلوغ‌پلوغ درهم‌برهم مغشوش

ارجاع به لغت خرتوخر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خرتوخر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خرتوخر

لغات نزدیک خرتوخر

پیشنهاد بهبود معانی