حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
gusset, seat of the pants
gusset
seat of the pants
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
میخ در خشتک شلوارش پارگی ایجاد کرد.
The nail made a rip in the seat of his pants.
خشتک شلوارش پاره شده است.
The seat of his pants is torn.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خشتک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خشتک