gusset, seat of the pants
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
میخ در خشتک شلوارش پارگی ایجاد کرد.
The nail made a rip in the seat of his pants.
خشتک شلوارش پاره شده است.
The seat of his pants is torn.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خشتک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خشتک