امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خشکنای به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

khoshknaay
throat, larynx

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خشکنای

  1. مترادف:
    حلقوم حنجره قصبه‌الریه نای گلو

ارجاع به لغت خشکنای

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خشکنای» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خشکنای

لغات نزدیک خشکنای

پیشنهاد بهبود معانی