خلسه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

حالتی بین خواب و بیداری، ربودگی

فونتیک فارسی

khalse
اسم
ecstasy, freakout, trance, rapture

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- با دیدن صلیب به حالت خلسه فرو رفت.

- At the sight of the cross she fell into an ecstasy.

- عامل خلسه در ادیان قرون وسطایی

- the ecstatic element in medieval religions
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خلسه

ارجاع به لغت خلسه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلسه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خلسه

لغات نزدیک خلسه

پیشنهاد بهبود معانی