حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
snot, nasal mucus
snot
nasal mucus
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او خلط بینیاش را با دستمال پاک کرد.
He wiped the snot off his nose with a tissue.
دکتر خلط بینی را برای بررسی عفونت معاینه کرد.
The doctor examined the nasal mucus to check for infection.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «خلط بینی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خلط بینی