حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین به‌روزرسانی:
دامپروری به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / daamparvari /
animal husbandry, stockbreeding
animal husbandry
stockbreeding
پرورش دام
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اقتصاد این منطقه به شدت به دامپروری متکی است.
The economy of this region heavily relies on stockbreeding.
سوددهی دامپروری به عوامل مختلفی بستگی دارد.
The profitability of stockbreeding depends on various factors.
ارجاع به لغت دامپروری
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «دامپروری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دامپروری