freshman
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پسرم دانشجوی سال اول دانشگاه پرینستون بود.
My son was a freshman at Princeton University.
دانشجویان سال بالایی به گرمی از دانشجوی سال اول استقبال کردند.
The freshman received a warm welcome from his upperclassmen.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «دانشجوی سال اول» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دانشجوی سال اول