فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

درآمدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • فونتیک فارسی

    dar[']aamadan
  • to come out, to come in, to be earned, to submit of solution, to shine or rise, to shoot, to spring, to turn, to prove, to fall out
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت درآمدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درآمدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/درآمدن

پیشنهاد بهبود معانی