آخرین به‌روزرسانی:

درآمدن به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / dar[']aamadan /

to come out, to come in, to be earned, to submit of solution, to shine or rise, to shoot, to spring, to turn, to prove, to fall out

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت درآمدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درآمدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/درآمدن

لغات نزدیک درآمدن

پیشنهاد بهبود معانی