plantation, grove, orchard, arbor, bower, thicket, arboretum
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
درختستان کائوچو
a rubber plantation
بچهها در میان درختان درختستان قایمباشک بازی میکردند.
The children played hide-and-seek among the trees in the grove.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «درختستان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/درختستان